چيستی و هستی
مسائل مربوط به علم و ادراک و شناخت در طول تاريخ تفکر و انديشة بشری هميشه مورد توجه و عنايت خاص محققان و انديشمندان بوده و هست. «هستی شناسی» شناخت و علم يعنی مسائل مربوط به «چيستی و هستی» علم و ادراک از جمله مسائلی است که فلاسفة مسلمان با دقت و تفصيل بسياری بدان پرداختهاند. همانگونه که مباحث مربوط به «شناخت شناسی و معرفت شناسی» امروزه جزو موضوعات اساسی فلسفه غرب بشمار ميرود.
از جمله انديشمندان و فلاسفة مسلمانی که بتفصيل و با دقت و موشکافی و نبوغ خاصی به موضوع علم و ادراک و مسائل مربوط بدان پرداخته, مرحوم صدرالمتألهين شيرازی است که با مقايسة آراء ايشان و ديگر فيلسوفان در اين مورد به تفاوت چشمگير نظراتشان با يکديگر بر میخوريم. ملاصدرا با ارجاع علم به هستی و وجود, عرصة اختلافات رايج در حوزه ماهوی بودن علم را تغيير داده و با اين کار تحولی عظيم و اساسی در مسئله علم بوجود آورده که اين خود, محصول تحول شگرف و عميق فکری و فلسفی و مبنايی ايشان در خصوص پذيرش اصالت وجود و تشکيک وجود است.