عدم بر دو گونه است؛ عدم ذاتي و عدم زماني

ساخت وبلاگ
 عدم بر دو گونه است؛ عدم ذاتي و عدم زماني

عدم ذاتي، در مقابل وجود است، لذا با موجوديّت جمع نمي شود؛ امّا عدم زماني، در مقابل وجود نيست بلكه در مقابل وجود زماني است؛ لذا با موجوديّت، قابل جمع مي باشد؛ يعني مي شود موجودي در عين موجود بودن، عدم زماني داشته باشد. براي مثال، نوع انسان، قبل از آدم)ع( در ظرف زمان، معدوم بود، لكن معدوم ذاتي نبود بلكه در عالم ملكوت و بالاتر از آن در عالم جبروت و بالاتر از آن در علم خدا، وجود داشت.  

لذا خلق موجودات مادّي در واقع عبارت است از تنزّل دادن آنها از ظرف ملكوت به ظرف وَ إِنْ مِنْ شَيْ ءٍ إِلاَّ عِنْدَ نا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ و هيچ « : زمان. فرمود چيزي نيست مگر آن كه خزائن آن نزد ماست ؛ و ما آن را نازل نمي كنيم مگر به اندازه الحجر: ( ».   

پس موجودات مادّي، سابقه ي عدم زماني دارند. يعني در ظرف زمان نبودند و در ظرف زمان ظاهر شدند. اين است معني درست خلق از عدم نيست؛ » خلق الانسان من النطفة « مثل » خلق الاشياء من العدم « دقّت شود! تعبير چون عدم چيزي نيست كه منشاء پيدايش باشد يا تبديل به چيزي شود؛ بلكه مراد اين است كه اشياء نبودند و بود شدند؛ يعني در ظرف زمان نبودند و در ظرف زمان، پديدار شدند. لذا اين عبارت مي خواهد سابقه ي عدم زماني را براي اشياء ثابت كند نه تبديل شدن عدم به وجود را. 


برچسب‌ها: فلسفی

نوشته شده توسط ارشد عبّاسی  | لینک ثابت |

انجمن حکمت استان آذربایجان شرقی...
ما را در سایت انجمن حکمت استان آذربایجان شرقی دنبال می کنید

برچسب : زماني, نویسنده : eanjomanehekmat8 بازدید : 120 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 17:17